توضیح: این نوشته، برگرفته از یک متن خلاصه آموزشی از سایت discoverwildlife.com نوشته Mark Carwardine است که سعی شده با شرح بیشتر بر نکات ذکر شده و افزایش توضیحات آن به همراه نمایش عکسهای مرتبط با هر موضوع (که همگی از مناطق جغرافیایی داخل ایران انتخاب شدهاند) نکاتی مهم و تاثیر گذار برای افزایش کیفیت عکسهای چشم انداز را به خوانندگان ارایه کند.
یک تصور غلط هنگام دیدن یک عکس زیبا از یک منظره: چیزی آسانتر از رسیدن به کوهها، جنگلها و صخرههای ناهموار و گرفتن یک عکس قابل برنده شدن در یک جشنواره نیست! هیچ احتیاجی به ذوق هنری و خلاقیت نیست زیرا سوژه آنقدر زیباست که انسان را تحت تاثیر قرار میدهد و اگر شما برای ثبت آن وقت صرف کنید سوژه فرار نمیکند و به اندازه کافی وقت دارید. هر کس دیگری هم با تجهیزات کافی بجای شما در آن محل باشد میتواند همان عکس را ثبت نماید!
پس اگر عکاسی چشم انداز اینقدر آسان است، پس چرا فقط تعداد کمی از عکسهای چشم انداز، زیبایی واقعی آن سوژه را به نمایش میگذارند؟ تعداد زیادی از عکسها نشان میدهند که منظره و سوژهای مناسب در مقابل عکاس قرار داشته اما عکس ثبت شده توان انتقال احساسی قوی را به بیننده عکس ندارد (طوری نیست که بیننده خود را واقعا در آن محل احساس کند)
دلیل آن اینست که یک ترکیب ایده آل بخودی خود اتفاق نمیافتد، اینکه یک منظره چقدر خیره کننده است، تضمین کننده یک عکس خوب نیست.
پس شما چگونه میتوانید با خلاقیت خود؛ از مناظر اطراف شهر خودتان، عکسی چشمگیرتر از یک عکس یادگاری ثبت شده از پارک ملی Grand Canyon (یک پارک ملی معروف و بسیار زیبا در آمریکای شمالی) بگیرید؟
ما در این نوشته، بطور اختصار شرح میدهیم که بهترین روش برای طراحی و ثبت یک عکس منظره با تاثیر عمیق چیست؟ به اهمیت شناخت نور در عکاسی منظره پی برده تا سعی کنیم چشممان به تغییر وضعیت نورعادت کرده و تاثیر آن بر نتیجه عکسمان را پیش بینی کنیم.
مسلما یک یا چند دستورالعمل ثابت برای گرفتن عکس خوب وجود ندارد ولی نکتهها و روشهایی برای گرفتن عکسهای چشمگیرتر وجود دارد.
(در این مقاله فرض شده است که شما به تنظیمات فنی دوربینتان آشنایی کافی دارید و دقیقا میدانید در هر موقعیت از چه سرعت، دیافراگم، طراز سفیدی و ایزویی استفاده کنید)
ملاقات با یک متخصص: جان شاو (John Shaw)
جان شاو، از سال ۱۹۷۰ بطور حرفهای عکاسی میکند و تاکنون جوایز بسیاری را کسب کرده و هفت کتاب نیز تالیف نموده است.
جان عقیدهای به قوانین در عکاسی ندارد، از نظر او چه کسی گفته که برخی سوژهها را حتما باید عمودی و برخی دیگر را حتما افقی عکاسی کرد؟ یا اینکه چرا برای عکاسی منظره حتما باید از لنز واید استفاده کرد؟
او به اهمیت نور در عکاسی منظره اشاره میکند، وی معتقد است در نور نامناسب نمیتوان عکس خوب گرفت، بسیاری از مردم کوهها، درختها و صخرهها را عکاسی میکنند ولی یک عکاس خلاق مناظر، نور را عکاسی میکند!
(نباید تصور کنید که منظور از عکاسی در نور مناسب، صرف قاعده کلی عکاسی در نور مایل و حالت پشت عکاس به منبع نور میباشد، بعضی وقتها بهترین عکسها در خلاف این شرایط هم بوجود میاید، باید نور را خوب ببینید و تاثیر آن را در سوژه خود پیش بینی کنید، نور و سایهها مانند روح بر جسم بیجان اجسام درون کادر عکس را زنده میکنند)
به هنگام ثبت این عکس، برخلاف شرایط توصیه شده، نور از روبروی عکاس میتابیده و باعث بوجود آمدن سایه روشنها بر روی تپهها شده است (عکس از فرید ثانی)
جان اشاره میکند که هرجایی از دنیا میتواند شگفت انگیز باشد، به شرط آنکه شما در زمان مناسب به آنجا بروید. استفاده مناسب از فصلهای مختلف و بهترین شرایط نور هر روز را بدانید.
او به هوای نامناسب با دید مثبت مثبت نگاه میکند و میگوید: هوای بد برای یک عکاس منظره هوای خوب است! بخاطر اینکه شما دنبال لحظهها و مدهای خاص هستید.
جان شاو، بیشتر شبیه یک هنرمند میاندیشد تا یک تکنسین عکاسی، شما باید به اهمیت طراحی و ترکیب بندی در عکستان توجه زیادی بکنید. عکس خوب نتیجه ترکیب بندی خوب، شکلها، رنگها و بافت خوب میباشد.
قانون طلایی ساده است (قانون ۳/۱ها) و این مهم است که شما از ترکیبهای شلوغ و درهم بپرهیزید.
جان دوست داشت که اکثر مردم میتوانستند از دوربینهای قدیمی ۵×۴ استفاده کنند تا تصاویر را وارونه ببینند تا بدون ارتباط زیاد با اشیا و المانهای درون کادر، تمرکز بیشتری رو نور و ترکیب بندی آنها داشته باشند.
خلاصه توصیههای جان شاو برای عکاسی منظره:
از نور بهره ببرید
نور اساس عکاسی منظره میباشد، نور زیبا یک سوژه معمولی را زیبا جلوه میدهد، شرایط نوری زیبا ومناسب در ساعات ابتدایی و انتهای روز و دقایق پس از غروب و عبور خورشید از خط افق روی میدهد.
ترکیب بندی عکس
نور اساس عکاسی منظره میباشد اما به تنهایی برای تشکیل یک عکس خوب کافی نیست، بلکه ترکیب بندی دقیق و مناسب نیز از الزامات غیر قابل انکار این سبک عکاسی میباشد. به منظره پیش رو بصورت گرافیکی نگاه کنید و ترکیب خطوط، شکلها و نقطههای آن را دریابید، حتی میتوانید قبل از عکس گرفتن با تغییر نقطه فوکوس و تار کردن صحنه روبرو بدون اینکه توجه شما به ماهیت المانهای داخل کادر جلب شود، صحنه و چیدمانهای درون آن را فقط به صورت ترکیبی از خطوط و اشکال ببینید.
راهنمای قدم به قدم:
در این بخش، مارک کارواداین بکارگیری تئوریهای رایج برای گرفتن عکس با کیفیت را توضیح میدهد
۱-از قانون ۳/۱ها استفاده کنید:
اغلب در عکاسی قوانین برای شکسته شدن هستند! اما قانون ۳/۱ها عموما مورد توجه و استفاده هستند و تاثیر بسزایی در گیرایی عکسهای منظره دارند. یک عکس چشم انداز متعادل معمولا به سه قسمت مساوی تقسیم شده (بطور مثال ۳/۱ آسمان در بالا و ۳/۲ دریا در پایین و یا ۳/۲ آسمان و ۳/۱ زمین) و این مسلما بهتر از این است که خط افق عکس شما را از وسط به دونیمه مساوی تقسیم کند.
دو خط عمودی و افقی فرضی را در کادر به نحوی ترسیم کنید که کادر شما را به قسمتهای مساوری تقسیم کنند و سعی کنید عناصر اصلی عکس خود (مثلا یک درخت) را در نقاط تقاطع این خطوط جانمایی کنید (بجای نشاندن آن عنصر در مرکز کادر)، این روش به خلق حس پویایی و چرخش بهتر چشم در تصویر کمک بسزایی میکند.
بعضی اوقات قراردادن دقیق سوژه در یکی از نقاط طلایی یا قراردادن دقیق خط افق در ۳/۱ها ترکیب شما را دچار مشکل میکند (بطور مثال، چیزی اضافی وارد کادر شما میکند)، یا شما دو سوژه نزدیک به هم دارید که نمیتوانید هر دو را در نقطه طلایی قراردهید، نزدیک شدن بیشتر نقطه طلایی یا خط ۳/۱ تا جایی که به ترکیب کلی لطمه نزند نیز کافی میباشد!
۲-استفاده از لنز تله فتو:
لنز خاص و ثابتی برای عکاسی چشم انداز وجود ندارد، ولی برخلاف تصور رایج، استفاده از لنز تله بجای لنز واید نتایج بهتری در پی دارد. لنز تله فتو صحنه را برای بیننده فشرده و نزدیک میکند و این با نزدیک شدن شخص عکاس به سوژه تفاوت زیادی دارد. شما میتوانید با استفاده از لنز تله فوتو و زوم کردن روی سوژههای دوردست، المانهای اضافی منظره پیش رو را کاسته و روی سوژه خاصی در صحنه تمرکز کرده تا ترکیب بندی مناسب تری بدست آورید.
۳- لنز واید و استفاده از پیش زمینه:
هنگام استفاده از یک لنز واید برای ثبت چشم انداز میتوانید یک المان طبیعی مانند بوته یا تخته سنگی را در پایین کادر به عنوان پیش زمینه قراردهید و بقیه تصویر را در بالا و امتداد آن ثبت نمایید. این کار به یک عکس دوبعدی، فضا و احساس سه بعدی بودن بیشتر میدهد. دقت داشته باشید که سوژه پیش زمینه حتما باید در نقطه فوکوس لنز شما باشد.
پایین آوردن ارتفاع دوربین و نزدیک شدن به سوژه پیش زمینه بدون تغییر زاویه دوربین در افزایش عمق عکس موثر میباشد (بخاطر داشته باشید که اگر زانوها و یا حتی دستهای شما گل آلود نشوند شاید ارتفاع مناسبی برای ثبت عکس با پیش زمینه روی زمین انتخاب نکردهاید)
انتخاب مناسب لنز در شرایط گوناگون از ویژگیهای یک عکاس برجسته میباشد. بخاطر داشته باشید که در یک موقعیت جغرافیایی ثابت، استفاده از لنز تله یا واید میتواند شرایط کاملا متفاوتی از عکاسی را برای شما فراهم آورد. اگر تجربه کافی در این زمینه ندارید میتوانید با تعویض لنز و نگاه کردن از داخل ویزور با فوکالهای مختلف به چشم انداز، این تفاوتها را تجربه نمایید.
۴-یک عکاس حرفهای مناظر باید بتواند در عکسهایش سوژه و هدف اصلی عکس را بخوبی بیان نماید، احساسات مبهم و نارس کارایی کافی ندارند، با تمرکز کامل به ویژگیهای منظره بنگرید، نور/سایه، خطوط، شکلها، رنگ و بافت را لمس کنید و سپس آنچه ترکیب شما را تکمیل میکند به آن اضافه کنید.
هرچه سادهتر بهتر، به این ترتیب عکس زیباتری برداشت خواهید کرد.
بخاطر داشته باشید که عکس موفق از یک منظره زیبا باید احساس عکاس در آن لحظه را به بیننده منتقل نمایید، بطوری که مثلا بیننده در ذهن خود صدای باد یا سرمای درون عکس را حس نماید.
تجهیزات ضروری:
-سه پایه: عکاس منظره بدون سه پایه، مانند قایق معلق بر روی آب میباشد، سه پایه یکی از مهمترین وسایل جانبی مورد نیاز است که در شارپ بودن عکس تاثیر بسزایی دارد.
محکم بودن سه پایه اساسیترین ویژگی آن میباشد، از گرانترین انواع سه پایه، جنس فیبر کربن آن میباشد که با وزن کم استحکام زیادی دارند، سر سه پایه (Head) باید علاوه بر داشتن مقاومت متناسب با وزن دوربین و لنز شما توانایی حرکت و ثابت شدن در همه جهات را داشته باشد. پایههای سه پایه نیز بهتر است قابلیت انعطاف و بازشدن در جهتها و زوایای مختلف را داشته باشند.
تک پایه: یک تک پایه پایداری و کارایی سه پایه را ندارد اما بودن آن بهتر از نبودن هیچ کدام میباشد. در مواقعی که حمل سه پایه سخت و طاقت فرسا باشد میتوانید از تک پایه استفاده نموده و هنگام عکاسی با انداختن وزن دوربین برروی آن از لزرش اضافی جلوگیری نمایید.
کیسه پارچهای: یک کیسه پارچهای به اندازی کف دست یا بزرگتر را با دانههای لوبیا، برنج یا ارزن پر کنید و هنگامی که میخواهید دوربین را برای عکاسی روی درب ماشین، لبه سنگ یا موارد مشابه قراردهید کیسه را زیر دوربین بگذارید تا لرزش دوربین را کنترل نمایید.